ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 18 ساله )

با سلام و خسته نباشید خدمت شما
بنده دختری ۱۸ ساله هستم که بسیار ماجراجو هستم و دوست دارم برم بیرون بگردم و برم خونه دوستام ولی خانواده با من مثل یک دختر زندانی برخورد میکنن ، خونه هیچ دوستی نمیزارن برم ، بخوام برم باشگاه که یه کیلومترم بیشتر نیست باید بابام منو برسونه ، حتی تا سوپرمارکت سر کوچه هم نباید تنها برم ، خلاصه همه جوره باید تو خونه باشم و من دارم از این زندگی خسته میشم و از این یکنخواخت بودن احساس نفرت میکنم. . با خانواده هم که حرف میزنم حرفشون اینه که آدما دور و زمونه بد شدن. و اینکه چون شهرمون کوچیکه از حرف مردم میترسن خیلی زیاد . دارم احساس میکنم حس سادی رو از دست میدم . دیگه از ته دل نمیخندم . همش ناراحتی از اینکه زندانی ام ، نمیدونم چیکار کنم ، تورو خدا یه راه حلی بگید .... ممنون میشم ازتون


مشاور (خانم مولوی زاده)

با سلام خدمت شما دوست عزیزم؛ رفتار پدر و مادر شما از سر علاقه زیاد به شما و نگرانی از وارد شدن آسیب های اجتماعی به شما فرزند دلبندشان می باشد. آگاهی آنها از آسیب های موجود در اجتماع ایشان را دچار نگرانی ساخته و از آنجایی که وجود نازنین شما برای آنها بسیار عزیز می باشد تاب و تحمل وارد شدن کوچکترین صدمه به شما را نداشته و خود را مسئول مراقبت بیشتر از شما می دانند. در اینجا به شما دوست عزیز توصیه می کنم که به تجربیات آنها ارج نهاده و از داشتن پدر ومادر دلسوزی نظیر آنها خدا را شاکر باشید. متأسفانه ما هر روزه شاهد حوادث بسیار تلخی در اجتماع خود در رابطه با دختران جوان بوده که بسیاری از آنها به دلیل بی توجهی و سهل انگاری والدین بوده و در گفتگوی با آنها اظهار ناراحتی آنها را در فقدان والدینی دلسوز و مسئول شاهدیم. والدینی که اگر دلسوزانه و مسئولانه فرزندان خام، ناپخته و ناآگاه از مسائل و آسیب های اجتماعیِ خود را از خطرات محافظت می نمودند شاهد قربانی شدن بسیاری از حوادث تلخ نظیر اعتیاد، سوء استفاده های جنسی و ... در جامعه اطراف خود نبودیم. حوادثی که گاهی فرزندان پاک و معصوم ما را چنان در کام خود فرو می برد که گویا در خواب بسر می برده اند. در اینجا به شما دوست عزیز بابت داشتن چنین والدینی تبریک گفته و شما را به قدردانی بیشتر از آنها توصیه می نمایم. البته به نظر می رسد که با اتخاذ تدابیر ویژه ای می توان آنها را از یکسری از نگرانی ها رها ساخته و رضایت شما نیز حاصل گردد. مثلا در رفت و آمد با دوستان، به شما دوست عزیز توصیه می شود که در فضایی دوستانه با والدین خود وارد گفتگو شده (یا در صورت صلاحدید از طریق فردی که بر خانواده شما نفوذ کافی دارد؛ مانند یکی از نزدیکان و فامیل و یا مشاور مدرسه) و از آنها درخواست کنید که این اجازه رادر اختیار شما قرار دهند که دوستان خوب و قابل اطمینان شما برای گذراندن ساعاتی در هفته به منزل شما آمده و شما از داشتن هم صحبتی با دوستی قابل اطمینان تحت نظارت خانواده بهره مند شوید. در اوقاتی نیز به همراهی دوستان خود به بیرون و مکان های تفریحی رفته و برای رفع نگرانی های والدین این تفریح با مادر شما و مادر دوستان شما انجام گیرد. به این صورت که مادرها در جمعی دوستانه به گفتگو بپردازند و شما و دوستانتان نیز به انجام تفریح و هم صحبتی با یکدیگر بپردازید. این گونه هم شما و دوستان شما، ازدرکنار یکدیگربودن لذت می برید و هم خانواده های شما از همراهی با شما احساس اطمینان خاطر داشته و نظر همه در این راستا تأمین می گردد. همچنین خدمت شما عرض می نمایم که خارج از این چارچوب، تفریح های مجردی و آزادی های بی حد و حصر توصیه مشاور نبوده و ریسک وارد شدن آسیب های شدید اجتماعی را برای شما و دوستانتان افزایش می دهد. بنابراین رعایت این چارجوب ها، امنیت اجتماعی شما دوست عزیز و سایر هم سن و سال های شما را به همراه خواهد داشت. امید است که شما دوست عزیز با پذیرش این واقعیت ها، دوست مهربانی در حق خود و پدر و مادر عزیزتان بوده و با رعایت حدود، از سلامت روحی و روانی خود و خانواده خود مراقبت بیشتری به عمل آورید. با آرزوی موفقیت وسلامتی برای شما دوست عزیز